هرچي فك ميكني ببيني كجاي كار اشكال داره پيدا نميشه بخواي درست كني هم نميشه ..نمي دونم چرا اين روزها ادم هاي دور و بر من اينجوري شدن يكي دو تا هم نيستند كلا يه جوري شدن..تقريبا مطمئن هم شدم كه اشكال از من نيست !!
به هر حال اينا باعث شده از جواب دادن به هر احمقي دريغ نكنم.
این روزها تمام سعی من این بود تا چند تا از دور و بری هام رو یه جوری متوجه اشتباه شون کنم. خوبه که آدم عوض بشه ولی خوب نیست که عوضت کنن! فک کنم دیر اقدام کردن هم بی تاثیریش رو نشون میده ، از یه حدی که بگذره دیگه فایده نداره !
اينكه هيچ چيز دائمي هم وجود نداره و خيلي چيز ها خيلي زود تر از اوني كه فكرشو كني رنگ مي بازند ...همون حكايت نو كه اومد به بازار ... به طور عيني مشهود است.
اينكه دلخوش كني به چيز هايي كه دو روز بيشتر عمر نمي كنند يا چيزي به انقضاي انها باقي نمانده هم حكايت تلخي ست اما شخصا معتقدم كه همان ها را هم مي شود حفظ كرد كه من سعي بسيار كرد اما نتوانست چون يك سمت كار سست بود.
اينكه در اين لحظه .همين لحظه دوست ندارم مثل كسي ديگر باشم ..اين يعني اينكه هيچ الگويي ندارم و اين يعني اينكه دور و برم را يه مشت انسانهاي بي ارزش گرفته اند به شهود نمايان است.
عده اي نيز كه چشم اميد كمابيش به آنها بود با خاله زنك بازي هاي شبانه و گاه روزانه خود افسرده خاطرم ساختند و هرچه كه خواستند بسيار گفتند .. كه اينجا مجال باز كردن صحبت امكان پذير نمي باشد چه بسا شايد چشمشان به اين نوشته ها خوانده شود چشم بصيرت باز شود اما بايد دانست كه اگر هم بخواهند ما به رك خواهيم گفت اما به قول شاعر كو گوش شنوا..؟
ما سعي بسيار كرديم تا حق را ادا كنيم اما نتيجه نداد و ما افسرده گرديديم.و  همچنان دراين انتظار به سر مي بريم كه اين روزها نيز پايان يابد.